4- خط مشی حزب توده
حزب توده با اعتقاد به اصول مارکسیسم لنینیسم در صدد تغییر اساسی جامعه در جهت دست یابی به جامعه کمونیستی بود. آنها برای رسیدن به هدف نهایی خود، مراحلی را درنظر داشتند که حزب باید طی می کرد. این مراحل استراتژیک به قرار زیر بود:
1- تشکیل حزب پیشاهنگ
2- پیوند با طبقه کارگر
3- گسترش مبارزات صنفی و سیاسی و رشد و توسعه تشکل های کارگری و اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری
4- پیوند حزب پیشاهنگ و تشکل های کارگری و بدست گرفتن هژمونی مبارزات طبقاتی
5- ایجاد زمینه و آمادگی برای قیام نهائی
6- مبارزه قهر آمیز و نبرد نهایی و سرنگونی نظام حاکم
7- بدست گرفتن قدرت توسط حزب پیشاهنگ و نماینده طبقه کارگر
این مراحل تاریخی در یک استراتژی درازمدت بود اما این که در هر مرحله از چه روش های مبارزاتی استفاده شود بستگی به شرایط خاص و حوادث و ملاحظات زمانی و مکانی داشت که رهبران حزب در هر برهه آن را تشخیص داده و عمل می کردند. حزب توده در دوران فعالیت خود عمدتا" به مبارزات سیاسی و صنفی پرداخت. مبارزه مسلحانه را در آخرین مرحله مبارزه و در نبردنهایی جایز می دانست و مبارزه مسلحانه چریک های فدائی خلق و سایر گروه های مبارز را امری زودرس، نادرست و حتی زیان بار می دانست.
نشریات حزب توده این نکات را چنین بیان کرده اند:
"حزب توده با توجه به اصول مارکسیسم لنینیسم اولین گام مبارزات طبقاتی را در تشکیل حزب پیشاهنگ طبقه کارگر می دانست."
اما این حزب خصوصیات و وظایفی داشت که چنین تبیین شده بود:
"حزب پیشاهنگ آگاه طبقه کارگراست و به تئوری انقلابی یعنی مارکسیسم لنینیسم مجهزاست.
حزب، پیشاهنگ سازمان یافته طبقه کارگراست.
حزب؛ عالیترین شکل سازمانی طبقه کارگر به شمار می رود.
قانون اساسی زندگی درونی حزب سانترالیسم دموکراتیک است.
روش سیاسی حزب طراز نوین بر پایه تاکتیک انقلابی استوار است یعنی استفاده از همه امکانات و همه شیوه های مبارزه، با در نظرگرفتن تناسب نیروهای خودی و دشمن به شرایط مشخص هر لحظه از مبارزه به منظور در هم شکستن قدرت دولتی و سرنگون ساختن طبقات استثمارگر و به دست گرفتن قدرت دولتی به دست طبقه کارگر
حزب طراز نوین طبقه کارگر می تواند در انطباق تاکتیک انقلابی با شرایط مشخص یک جامعه در این لحظه یا آن لحظه تاریخی به این یا آن شیوه مبارزه توجه عمده معطوف دارد.
مثلا" در استانه انفجارهای انقلابی به مسلح کردن توده ها و آماده ساختن آنان برای قیام مسلح و یا در شرایط مشخص اجتماعی- سیاسی و جغرافیایی به پرداختن به نیروهای پارتیزانی و یا در لحظه ای مناسب به وارد آوردن ضربه های فلج کننده(درصورت وجود نیرو و آمادگی توده ها برای استفاده از چنین ضربه ای) و یا در شرایط وجود حداقل امکانات دموکراتیک به شرکت فعال در انتخابات و گسترش مبارزه پارلمانی و تلفیق این مبارزه با مبارزات توده ای وسیع مطالباتی و سیاسی خارج از پارلمان مانند تظاهرات و نمایشات، اعتصابات و غیره." 33
" حزب توده ایران به پیروی از تاکتیک لنینی انقلاب هیچ شیوه مبارزه را مطلق نمی کند و در هرلحظه معین استفاده از هر شیوه مبارزه را به شرط آن که به گسترش نیروهای انقلابی، و به تضعیف نیروهای دشمن انقلاب بینجامد درست می داند."34
" تنها از این راه ممکن است که توده ها با تجربه شخصی خود که در میدان مبارزات روزمره برای خواسته هایشان بدست می آورند، به ضرورت سرنگونی رژیم موجود آگاهی یابند و گام به گام برای رسیدن به این هدف به فعالیت خود بیفزایند."35
"به نظر ما کوشش پیگیر پیشاهنگ برای روشن کردن اذهان کارگران و دهقانان و سایر قشرهای زحمت کش شهر و ده و راهنمایی آنان به مبارزات پردامنه تر برای گرفتن حقوق صنفی و اجتماعی و سیاسی خود، نه تنها با مبارزات سیاسی او در جهت سرنگونی رژیم تضاد ندارد بلکه یکی از مهمترین عناصر پایه ای این مبارزه به شمار می رود. کم بهادادن به ارزش اجتماعی و سیاسی مبارزات صنفی و اجتماعی و سیاسی زحمتکشان نه تنها زیانبخش بلکه خطرناک است. ....
دراین زمینه هر وسیله ای اعم از نشریات مخفی و یا بهره برداری از امکانات نیمه علنی و حتی علنی و قانونی، استفاده از مجامعی که خود رژیم ایجاد می کند برای بیان و لو محدود این نظریات و هر وسیله دیگری از این نوع جایزاست. "36
ج- استراتژی های براندازو قهرآمیز
حزب ملل اسلامی
این حزب در اواخر سال 1340 اولین نشست تشکیلاتی خود را در قالب کمیته مرکزی حزب درتهران برگزارکرد. رهبری حزب جوانی به نام سید محمدکاظم موسوی بجنوردی بود. این حزب که هدف خود را برپایی حکومت اسلامی قرار داده بود از ابتدا تلاش کرد کار خود را براساس دانش تشکیلاتی و نظم و برنامه سامان دهد. برنامه های خود را درعرصه سیاسی اقتصادی و فرهنگی و... در 65 ماده مدون کرده بود. استراتژی اصلی آنها سرنگونی رژیم پهلوی از طریق مبارزه مسلحانه و قیام مسلحانه بود.
برای این استراتژی سه مرحله پیش بینی شده بود:
1- مرحله آموزش و ازدیاد نیرو و به عبارتی کادرسازی
دراین مرحله از طریق جلسات مختلف و دعوت نیروهای مستعد به آموزش آنها همت گماشته و از طریق نشریات درون حزبی و مطالعات جنبی این نیروها سازماندهی می شوند. تشکیلات حزب دارای رده بندی بود و با رعایت اصول مخفی کاری شکل گرفته بود. اعضای حزب هر کدام با یک شماره رمز شناخته می شدند و هر کدام در یک حوزه حزبی زیر نظر مسئول مربوطه فعالیت داشتند.
2- مرحله استعداد یا آمادگی رزمی، تدارک امکانات و زمینه های قیام مسلحانه
دراین مرحله افراد عضوگیری شده باید با آموزش های نظامی و رزمی نیز آشنا می شدند. همچنین حزب به تدارک اسلحه و امکانات لازم برای گسترش حزب و تشکیل هسته های نظامی و عملیاتی می پرداخت.
3- مرحله ظهور یا مبارزه مسلحانه علنی و آشکار یا قیام توده ای مسلحانه علیه رژیم حاکم. در این مرحله مردم به رهبری حزب وارد درگیری آشکار علیه قوای دولتی شده و به نبردی بی پایان تا سرنگونی حاکمیت ادامه می دهند.
مرحله سوم استراتژی خود به سه مرحله کوچکتر تقسیم می شد:
1- اعلام موجودیت حزب و دعوت از مردم برای پیوستن به مبارزه مسلحانه و درگیری اشکار با قوای دولتی. حزب که تا این زمان به صورت مخفیانه فعالیت کرده گسترش یافته و از طریق ارتباطات فردی به عضوگیری و معرفی خود پرداخته است، به صورتی عمومی و علنی موجودیت خود را به اطلاع عموم مردم و طبعا" رژیم حاکم می رساند.
2- عملیات تخریبی علیه دستگاه ها و نهادهای حاکمیت و ارعاب نیروهای حاکمیت. با اعلام موجودیت حزب درگیری علنی با رژیم حاکم آغاز می گردد. حزب با کمک نیروهای آموزش دیده و رزمی خود دست به یک سری عملیات نظامی و تخریبی می زند تا هم قوای حاکم را مرعوب و متزلزل نماید و هم نیروهای مردمی را به یاری خود فراخواند.
3- شروع مبارزه مسلحانه توده ای علیه حاکمیت و استمرار آن تا پیروزی نهایی. در این مرحله که هدف نهایی استراتژی براندازی رژیم سلطنتی بود مردم وارد صحنه شده و به رهبری حزب به نبرد با قوای دولتی می پردازند و تا سرنگونی آن پیش می روند.
این حزب در شروع کارخود، زمانی که در مرحله اول و دوم استراتژی خود به کار عضوگیری و آموزش آنها مشغول بود، بخاطر بازداشت اتفاقی یکی از عناصر تشکیلاتی و لو رفتن رمزهای سازمانی در مهرماه 1344 لو رفت. دستگیری اعضای حزب توسط ساواک آغاز گردید. سرانجام کادرمرکزی حزب نیز پس از یک درگیری نظامی چند ساعته با نیروهای دولتی در کوه های شمال تهران، بازداشت شدند. 37
سازمان چریک های فدائی خلق
این سازمان از بدو تأسیس به مبارزه مسلحانه علیه رژیم سلطنتی اعتقاد داشت و درسال 1349 هسته ای نظامی تشکیل داده و به جنگل های سیاهکل اعزام نمود. اما درآنجا اعضای هسته شناسایی شده و طی درگیری با پلیس بازداشت شدند. این سازمان در ادامه راه نیز همچنان بر مشی مسلحانه تأکید می ورزید هرچند نسبت به شیوه مبارزه مسلحانه تغییراتی ایجادکرد.
پرویز پو یان با نگارش جزوه "ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا" تبیینی از ضرورت مبارزه مسلحانه داد که برمبنای آن استراتژی خاصی نیز شکل گرفت. او در این جزوه خط مشی حزب توده را که بر مبنای ضرورت حفظ پیشتاز در طول مبارزات بود به نقد کشید. اصولی که استراتژی مبارزه مسلحانه این سازمان را در ابتدا پایه ریزی می کرد عبارت بودند از:
1- براساس تحلیل این سازمان جامعه ایران تحت تسلط امپریالیسم به رهبری امریکا و سرمایه داری وابسته به آن است.
2- ابزار حکومت و سلطه برای سرکوب مبارزات مردم پلیس امنیتی است که ویژگی اصلی آن میلیتاریزم و نظامی گری و خشونت است.
3- اصلی ترین مشکل مبارزه عدم ارتباط روشنفکران و پیشاهنگان مبارزه با طبقه کارگر و زحمتکش است.
4- علت این عدم ارتباط سلطه پلیسی امنیتی است که خود را قدرت مطلقه و شکست ناپذیر نشان می دهد. این سلطه هم موجب ترس و هم موجب یأس و نومیدی مردم و طبقات زحمتکش از اعتراض و مخالفت با رژیم می شود.
پرویزپویان:"
سلطه مطلق دشمن که بازتاب خود را در ذهن کارگران به صورت ناتوانی مطلق آنان برای تغيير نظم، مستقر میکند، تاثير بیواسطهاش تسليم کارگران به فرهنگ دشمن است." 38
5- کار پیشاهنگ شکستن این نمایش قدرت مطلقه پلیس است. برای این کار او باید با فداکردن خود عملا" به پلیس ضربه بزند و شکست عملی او را به طبقات زحمتکش نشان بدهد.
"اعمال قدرت انقلابی نقشی دوگانه را بر عهده میگيرد: از سوئی خودآگاهی پرولتاريا را به عنوان يک طبقه پيشرو به آنها باز میدهد، و از سوئی ديگر آنان را وامیدارد تا به خاطر تثبيت آينده خويش، برای تثبيت پيروزی مبارزهای که درگير شده است، نقش فعال ايفا کنند."
" با هر ضربه به دشمن سلطه مطلق او در اذهان توده انقلابی تجزيه میشود و آنان را يک گام به سوی شرکت در مبارزه به پيش میآورد."
احمدزاده: "بايد در عمل نشان داد که قهر ضدانقلابی را میتوان شکست داد، بايد نشان داد که ثبات و امنيت فريبی بيش نيست. در جريان اين عمل است که آن انرژی تاريخی توده که در پشت اين سد عظيم قدرت سرکوبکننده انباشته شده، اما ساکت و ساکن است، بهتدريج جريان يافته و در همين جريان است که توده بهتدريج و در بطن مبارزه مسلحانه طولانی بر خود، بر نقش تاريخی و بر قدرت شکستناپذير خود آگاهی پيدا میکند."39
6- عملیات سازمان پیشاهنگ علیه دستگاه پلیسی حاکم، واکنش پلیس را به دنبال دارد.
"از طريق اعمال قهر ضدانقلابی بر عناصر مبارز، فشار خود را بر همه طبقات و اقشار زير سلطه افزايش میدهد. به اين ترتيب او به تضادهای اين طبقات با خود شدت میبخشد و با ايجاد آتمسفری که ناگزير از ايجاد آن است، آگاهی سياسی توده را جهشوار به پيش میبرد".40
7- این وضعیت روز به روز گسترده تر می شود. به تدریج زحمتکشان و مردم وارد عرصه مبارزه می شوند. " توده به مبارزه روی میآورد، نيروی خود را در اختيارپيشاهنگانش میگذارد و با شرکت فعالانه خويش، استراتژی مشخص مبارزه انقلابی را تثبيت مینمايد".
احمدزاده:" در شرايط کنونی هر مبارزه سياسی به ناچار بايد بر اساس مبارزه مسلحانه سازمان يابد و تنها موتور کوچک مسلح است که میتواند موتور بزرگ تودهها را به حرکت درآورد. شرايط ذهنی انقلاب در طی عمل مسلحانه به کمال شکل خواهد گرفت، پيشرو واقعی، پيشروئی که پيوند عميق با تودهها دارد و قادر به برانگيختن و هدايت وسيع توده باشد تنها در طی عمل مسلحانه، در جريان کار سياسی-نظامی میتواند به وجود آيد."41
8- با ورود مردم به عرصه مبارزه، نیاز به رهبری منسجم آشکارتر می شود. بنا به این ضرورت سازمان های پیشاهنگ متحد می شوند. به تدریج با پیشرفت امر مبارزه و اتحاد سازمان های مبارز، حزب طبقه کارگر شکل می گیرد و رهبری مبارزات پرولتاریایی را بر عهده می گیرد.
پرویز پویان در جزوه رد تئوری بقا نظریه ای را که معتقد است اصلی ترین کار حفظ سازمان پیشتاز و رهبری است بدون این که این رهبری وارد عملیات علیه دشمن شود، مردود می شمرد. این نظریه مبنای گزینش مبارزه مسلحانه به عنوان استراتژی چریک های فدائی خلق قرارگرفت. احمد زاه نیز براساس همین تحلیل خط مشی چریکی را تشریح می کند:
" تجربيات انقلابی معاصر و تجربيات خود ما راه کلی استراتژی عام انقلاب را به ما نشان میدهد. اين تجربيات نشان دادهاند که نه با کار مسالمتآميز و نه با کار صرفاً سياسی و نه با کار مخفی، نمیتوان به پيشرو مردم تبديل شد و شرايط را به اصطلاح برای مبارزه مسلحانه تودهای فراهم کرد. در شرايط کنونی هر مبارزه سياسی به ناچار بايد بر اساس مبارزه مسلحانه سازمان يابد و تنها موتور کوچک مسلح است که میتواند موتور بزرگ تودهها را به حرکت درآورد. شرايط ذهنی انقلاب در طی عمل مسلحانه به کمال شکل خواهد گرفت، پيشرو واقعی، پيشروئی که پيوند عميق با تودهها دارد و قادر به برانگيختن و هدايت وسيع توده باشد تنها در طی عمل مسلحانه، در جريان کار سياسی-نظامی میتواند به وجود آيد. بله در آغاز، خونريزی و دردی که عمليات پيشرو مسلح برای تودهها عرضه میکند، تروری که رژيم به راه میاندازد ممکن است يک موضعگيری منفعل در ميان تودههائی که با عمليات چريکی از نزديک تماس دارند، ايجاد کند. اما همينکه پيشرو مسلح پا گرفت و توانست ضربههايی چه سياسی، چه نظامی، چه مادی و چه معنوی به دشمن وارد کند، راه مبارزه به تدريج برای تودهها روشن میشود. آنها درمیيابند که انقلاب آغاز شده و رشد و پيروزی آن به حمايت آنها بستگی دارد. به قول دبره، کسب حمايت تودهها چندان آسان نيست اما همين که به دست آمده و هر جا که به دست آمده موجب شگفتی شده است."42
عملیات سیاهکل براساس همین استراتژی انجام شد. اما با شکست این عملیات چریک های فدائیان خلق به نوعی بازنگری در استراتژی خود دست یازیدند.
" در شرايط کنونی جامعه، ارتش خلق اساساً در مبارزه چريکی در روستا به وجود میآيد و اين امر مستلزم ايجاد کانونهای چريکی است (در شرايط عدم وجود جنبشهای تودهای وسيع، به ويژه در روستا، تسليح فوری تودهها هدف شماره يک نيست. در اينجا منظور از کانون چريکی فقط اين است که عمل مسلحانه در روستا در آغاز توسط دستههای مسلح غالباً متشکل از پيشاهنگان انقلابی آغاز میشود). اما چه تدارکات و شرايطی بقاء رشديابنده کانون يا کانونهای چريکی را تضمين میکند؟ آيا گروهی مسلح با شروع عمليات در منطقهای مناسب میتواند به تنهايی در جريان رشد خود محرک جنبش تودهای گردد؟ تجربيات جنگ چريکی در آمريکای لاتين نشان میدهد که يک کانون چريکی نمیتواند در شرايط انفراد سياسی و محاصره نظامی بدون آنکه رابطهای عميق با جنبشهای شهری داشته باشد، بدون آنکه از طرف شهر به نحوی جدی حمايت شود، بدون آنکه توانسته باشد افکار تودهها را به نحوی وسيع به خود جلب کرده باشد، دوام بياورد و دير يا زود توسط نيروهای ويژه دشمن از ميان خواهد رفت.”
"مبارزه مسلحانه از همان آغاز در جامعه جو انقلابی بوجود می آورد و شرايط ذهنی مبارزاتی را هر چه بيشتر تقويت نموده و زمينه را برای رشد ساير اشکال مبارزاتی فراهم می کند. از اين طريق پيشروان کمونيست مسلح قادر می شوند که در عين حال با استفاده از ديگر اشکال مبارزاتی، يک مبارزه همه جانبه را در جامعه سازمان داده و رهبری نمايند. به اين ترتيب در محيط و بستری که جريان مبارزه مسلحانه در جامعه بوجود می آورد امکان ارتباط روشنفکران کمونيست با کارگران نيز فراهم می گردد و به مسأله ايجاد شرايط برای تشکيل حزب طبقه کارگر پاسخ عملی داده ميشود. می توان گفت مبارزه مسلحانه توده ای که هدفش آزاد سازی مناطق، درهم شکستن نيروهای دشمن و کسب قدرت سياسی است، در پروسه رشد و پيشرفت رفيق مسعود احمدزاده با صراحت هرچه تمامتر تأکيد کرده بود: "در مبارزه مسلحانه اصل پراکنده کردن نيروهای دشمن اصلی است بسيار اساسی". او گفته بود که پس از شروع فعاليت های مسلحانه "دشمن با تمام نيرو و امکان و با هر چه که در قدرت دارد سعی خواهد کرد اين مبارزه را سرکوب کند. اينست که جنبه نظامی مبارزه مسلحانه بطور روز افزونی اهميت کسب خواهد کرد." و بلافاصله اضافه کرده بود: "هم اينکه چنين بشود خروج به روستاها و کشاندن عرصه عمده مبارزه به روستاها امری تعيين کننده می گردد." در جهت عملی کردن اين رهنمودها در ابتدا تلاش ها و کوشش هائی صورت گرفت (بخصوص مشخصا در سال ۵۱، که رفقای برجسته ای چون حميد اشرف، شيرين معاضد، حسن نوروزی، فريدون جعفری، نسترن آل آقا، عباس جمشيدی رودباری و ... روی آن تأکيد داشتند) ولی مشکلات فراوان تکنيکی و فقدان امکانات لازم در آن مقطع ( در اين مورد مثلا می توان به کميت محدود اعضای سازمان اشاره کرد)، امکان انجام اين کار را نداد. (اما بعدها عوامل ديگری مانع از اجرای اين رهنمودهای مشخص شد).
."43
سازمان مجاهدین خلق
بنیانگزاران سازمان مجاهدین خلق قبل از تشکیل این سازمان، در مبارزات سیاسی پارلمانتاریستی جبهه ملی و نهضت ازادی فعالیت می کردند. اما پس از اینکه به ناکامی ها و کاستی هایی در آن روش مبارزاتی برخوردند و نیز سرکوب قیام 15 خرداد را تجربه کردند، لزوم یافتن راهی نو را احساس نمودند.
در مطالعات و جمع بندی از مبارزات گذشته و علل شکست خیزش های قبلی مردم ایران به چند محور اصلی دست یافتند:
1- عدم صلاحیت رهبران در مقابل آمادگی توده های مردم. دریافت این مسأله که رهبران مبارزات گذشته توان سازماندهی و بهره وری بهینه از نیروهای مردم را نداشتند.
2- پیچیدگی امپریالیسم و ساده اندیشی ما. همواره مبارزات گذشته با ترفندهای پیچیده دشمن شکست خورده است.
3- فقدان سازماندهی و تشکیلات مناسب انقلابی
4- حرفه ای نبودن مبارزان و پرداختن به امر مبارزه در کنار کارهای و مشاغل روزمره
5- عدم توجه به علم مبارزه و نداشتن استراتژی و خط مشی درازمدت. به نظر رهبران این گروه، مبارزه خود قانونمندی های دارد که بایستی ازتاریخ گذشته و تجربیات ملی آنها را استخراج کرده و به کار گرفت.
6- مکتبی نبودن مبارزات. به اعتقاد آنان بایستی اعتقادات مکتبی در شیوه های مبارزاتی و استراتژیک نقش داشته و راهنمای عمل قرارگیرد.
با توجه به این فرازها آنها به این نتیجه رسیدند که برای حل این ضعف ها و تدوین یک استراتژی مکتبی درازمدت اولین کار کسب صلاحیت لازم برای آغاز چنین حرکتی است. لذا اولین مرحله کار خود را کادرسازی و کسب صلاحیت همه جانبه تشخیص دادند. مدت سه سال از 1344 تا 1347 را به مطالعه و کسب آمادگی های فکری، اخلاقی، رزمی و تشکیلاتی اختصاص دادند. دراین مرحله، مطالعات فشرده جمعی بر روی مبانی عقیدتی، تجربیات انقلابات دیگر و سایر مسائل انجام دادند و در سال 47 مبادرت به تدوین استراتژی نمودند.
اصول استراتژی آنها با توجه به جمع بندی مبارزات گذشته عبارت بود از:
ایدئولوژی راهنمای عمل سازمان اسلام و تشیع است که با توجه به ویژگی مذهبی جامعه می تواند در بسیج توده های مردم نقش مهمی ایفا کند.
دشمن اصلی: رژیم وابسته پهلوی که نظام اقتصادی حاکم برآن سرمایه داری وابسته به امپریالیسم جهانی بویژه امریکاست.
مبارزه با این دشمن قهر آمیز و مسلحانه است.
هدف نهایی قیام توده های شهری و روستایی علیه رژیم حاکم می باشد. اما پایگاه اصلی و اولیه مبارزه شهراست. توده های شهری به دلیل مبارزات گذشته آگاه ترند و آمادگی بیشتر دارند.
رژیم حاکم بر دستگاه پلیسی خود متکی است که اساس آن تور امنیتی ساواک می باشد که اذهان عمومی را مرعوب خود ساخته است.
براین اساس اولین مرحله استراتژی شکستن تور پلیسی تعیین شد.
برای بسیج مردم باید تور پلیسی شکسته شود. این کار موجب می شود ابهت و رعب ساواک در ذهن مردم شکسته شده و امکان پیوند سازمان با مردم تسهیل گردد.
تقدم شهر بر روستا: جامعه شهری به دلیل آگاهی های مبارزاتی گذشته مردم به عنوان پایگاه استراتژیک و اولیه مبارزه چریکی شهری انتخاب می شود. مبارزه چریکی شهری مرحله مقدماتی استراتژی بود که در سه مرحله فرعی تر عملی می شد: 1- ضربه زدن به تور پلیسی 2- تثیت سازمان پیشتاز 3- پاره کردن تورپلیسی و توده ای شدن مبارزه در شهر
حرکت به سمت روستا: همزمان با توده ای شدن مبارزه در شهر و تثبیت سازمان، اعزام نیرو به روستا نیز شکل می گیرد. درآغاز منطقه ای استراتژیک را در نظر گرفته و نیرو در آن متمرکز می شود. برای انتخاب این منطقه ملاک هایی تعیین کرده بودند.
پیروزی نهایی وقتی صورت می گیرد که ارتش آزادیبخش تشکیل شده و علاوه بر قیام توده های شهری، چریک های روستایی نیز بر قوای نظامی دولتی تهاجم برده و از طریق شهر و روستا آنها را در فشار قرارداده و مضمحل می کنند. 44
پی نوشت:-------------------------------------------------------------------------------
1- داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید، 1382، ص 26
2-" تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 17
3- تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 17
4- تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 27 و 28-
5- دفاعیات مهندس بازرگان، نهضت آزادی ایران، بخش دوم محاکمه استبداد، ص 304
6- تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 26
7- تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 30
8- تاریخ معاصرایران، اسناد نهضت آزادی ایران، 1361، جلد اول، ص 16
9- کشف الاسرار ص 186- 189
10- صحیفه نور، جلد 1، ص 78
11- صحیفه نور، جلد1، ص 80
12- صحیفه نور، جلد 1، ص 90 - 15 آبان 1341
13- همان، جلد 1، ص 285
14- همان، جلد1، ص 116
15- همان، جلد1، ص 97
16- صحیفه نور،جلد 1، ص 124- 20 آذر 1341
17- همان، جلد1، ص 135
18- همان، جلد 1، ص 285
19- صحیفه نور، جلد 2 ، ص 123- 124
20- صحیفه نور، ج 1، ص 116
21- نامه ای به کاشف الغطا (ولایت فقیه)، ص 166
22- همان، ص 161- 162
23- همان، ص159
24- همان، ص179
25- همان، ص 151
26- همان، ص151
27- همان، ص152
28- همان، ص 159
29- همان، ص 136
30- همان، ص167
31- همان، ص164
32- همان، ص177
33- "حزب توده ایران و چریک های فدائی خلق"، انتشارات حزب توده ایران، 1355، ص 20 و 21
34- همان، ص 40
35- همان، ص41
36- همان، ص 41
37- منصوری جواد، خاطرات، حوزه هنری، 1376، چاپ اول، صفحات 40 تا50
کاظمی محسن، خاطرات احمداحمد، انتشارات سوره مهر، 1385، چاپ هفتم، صفحات 97 تا 115
سید کاظم موسوی بجنوردی، مسی به رنگ شفق، نشرنی، 1381
38- پرویزپویان، مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا
39- مسعود احمدزاده، مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک، سازمان چریک های فدائی خلق
40- همان
41- همان
42- همان
43- همان
44- تاریخچه سازمان مجاهدین خلق، سازمان مجاهدین، 1358
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر