۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

مذاكره، كي كجا چگونه؟

مدتي است مسأله مذاكره با امريكا برسرزبان هاست. برخي مخالف و گروهي موافق آن سخن مي گويند. بعضي پيش بيني مي كنند كه از چنين كاري نفعي براي ملت ايران حاصل نمي شود و عده اي معتقدند گره كار از همين جا باز مي شود. اما كمتر ديده مي شود كسي درباره چگونگي مذاكره و مكانيسم هاي مختلف آن سخن بگويد. نه آنها كه موافق مذاكره هستند مي گويند در چه صورت و با چه شرايط و مكانيسمي دراين سيرمذاكرات توفيق حاصل مي كنند و نه آنها كه مخالفند كيفيت مذاكره ناموفق را روشن مي كنند. درحالي كه توفيق و عدم توفيق در چنين امري بستگي تام به مكانيسم و شرايط آن دارد.

در عالم ديپلوماتيك گفت وگو از لوازم اوليه و جتمي كاراست. آنهايي كه درحال جنگ و تخاصم با يكديگر هستند نيز ناگزير برسر مسائلي با يكديگر مستقيم يا غيرمستقيم گفت وگو مي كنند. حتي بيان اين كه ما حاضر به مذاكره نيستيم خود نوعي گفت وگو براي بيان قاطعيت و سرسختي بر مواضع است تا طرف مقابل در مواضع خود ترديد كرده و دربرابر مقاومت رقيب زانو بزند. درجنگ هاي قرون گذشته هم حتي رجز خواني نوعي گفت وگو درميدان جنگ بود كه تأثيرات خاص خود را داشت. به هرحال چه درشرايط جنگ، چه درشرايط صلح ما فرزندان آدم ناگزير از گفت وگو و سخن گفتن بايكديگريم و اين امري بديهي است، اما چگونگي و شرايط ورود به آن و ادامه آن است كه برنده و بازنده را مشخص مي كند. به نظرمي آيد در اين زمينه ما نياز به تأمل بيشتري داريم كه به جاي بحث فلسفي و ارزش گذاري ايدئولوژيك بر روي يك امربشري و تكنيكي به كيفيت و مكانيسم آن توجه بيشتري كنيم. دراين مورد مسائل فراموش شده اي داريم كه بسيار هم حياتي و تعيين كننده است از جمله:

1- مذاكره امروز خود يك مسأله علمي و فني است. كساني دراين زمينه درس مي خوانند و تخصص مي گيرند. چنين نيست كه هركس خوب سخنراني كرد يا در گفت وگوهاي شخصي با روكم كني، يا جنجال يا طفره رفتن و شيوه هاي مشابه بظاهر بر رقيب غلبه كرد، درمذاكره با يك دولت هم بتواند موفق باشد. ما نيز امروز نياز به آموختن داريم. همچنان كه براي جنگ امروز در همه كشورها دانشگاه و موسسات تحقيقاتي و علمي وجود دارد و استراتژي هاي مختلف تحليل و آموزش داده مي شود، مذاكره با يك دولت از نظر اهميت و پيچيدگي كمتر از جنگ نيست. براي مذاكره هم بايد علم و دانش مربوطه اش را آموخت تا بتوان از آن بهره كافي برد.

2- ما خود در دوران گذشته مذاكراتي داشته ايم. علاوه بر تاريخ دورتر قبل از انقلاب، پس از انقلاب هم با كشورهاي مختلف و هم با خود امريكا چند دور گفت وگو و مذاكراتي انجام شده است كه هركدام نياز به جمع بندي و بررسي دارد. نقاط ضعف و قوت ما و رقيب از جنبه هاي مختلف، انتخاب شرايط زماني و مكاني آن و حتي تكنيك هاي اعمال شده برسرميز مذاكره و بسيارجنبه هاي ديگر نياز به نقد و بررسي دارد. مسلما" تجربه هاي بومي ما براي ما ارزش فراوان دارند. كساني كه امروز مي خواهند با دولتي بيگانه وارد گفت وگو شوند بايد تجربيات پيشينيان را به كارگيرند. كما اينكه رقيب ما چنين كاري را انجام مي دهد.

3- در جنگ ميان دو كشور، علاوه بر امكانات و نيروهاي نظامي، عوامل زيادي مثل وحدت ملي، افكار عمومي جهاني، پشتوانه اقتصادي، وضيعت رواني رزمندگان، موقعيت ستون پنجم و بسياري عوامل ديگر در سرنوشت جنگ مؤثرند. سرنوشت مذاكره ميان دو دولت نيز وابستگي زيادي به چنان عواملي دارد. لازمه توفيق در هر مذاكره بي ترديد انسجام و حفظ وحدت دروني است. آنچه يك جامعه يا جمع انساني را دچار شكست و تباهي مي كند نهايتا" تضادها و آسيب هاي دروني آنست. دشمن و موانع بيروني هم به اعتيار ضعف هاي دروني تأثيرگذارند. طبيعي است جمعي متشتت و نا منسجم هر چند صاحب حق نمي تواند از دشمن خود امتيازبگيرد. درحقانيت حضرت علي در برابر معاويه كمتركسي ترديد دارد اما وقتي جبهه علي دچار تشتت شد نه در جنگ توانست پيش رود نه در مذاكرات توفيقي حاصل كرد. از دل جنگ صفين، جنگ داخلي نهروان بيرون آمد و بر علي تحميل شد. دربرابر امريكا امروز بدون داشتن وحدت ملي نمي توان به موفقيتي دست يافت. درحالي كه اگر ملتي متحد باشند و برخواسته هاي حق و قانوني پافشاري كنند بنا به تجربه تاريخي سرانجام بر مطالباتشان دست خواهند يافت. تجربه تاريخي چنين مي گويد.

روزنامه اعتماد،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر