۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

آيت اله منتظري از نوعي ديگر

اين مطلب را براي روزنامه نوشتم كه قابل چاپ باشد.

چند روز مانده بود كه امام از پاريس بيايد. تني چند از زندانيان سياسي به ديدارآيت اله منتظري درقم رفتند. درباره حفاظت امام و حوادث آن روزها بحث بود. يكي از دوستان از ابتكارات مردمي مي گفت كه از زماني كه سيب زميني و پياز در تهران كم شده است، عده اي در محلات تهران كاميون هايي راه انداخته اند و سيب زميني و پياز ارزان بين مردم توزيع مي كنند و اسمش را گذاشته اند تعاوني خميني. بعد در تأييد و تمجيد از اين كه مردم دارند متشكل مي شوند و اين تعاوني خميني يكي از نمودهاي آنست داد سخن داد و بعد منتظر نظرايشان شد.

ايشان بدون مقدمه گفت آن چيزها به جاي خود ولي اين كار خيانت به انقلاب است. خودشان نمي دانند ولي كارشان به انقلاب ضربه مي زند.

همه از اين موضعگيري شوكه شدند. همان دوست گفت اين چه حرفي است آقا، اينها بچه هاي انقلابند. شما چطور مي گوييد اين كار خيانت است؟

ايشان با تأكيد بر سخن گفته شده توضيح داد كه اينها نمي دانند چه مي كنند. از همين حالا مي آيند جنس ارزان را درشهرها توزيع مي كنند بعد روستائي ها را مي كشانند به شهر، اين اقتصاد كشور را ويران مي كند.

درآن شرايط كه ذهن همه را حكومت نظامي و درگيري هاي مردم با پليس و مسائل روز گرفته بود، كسي به عمق اين سخن را توجه نكرد. هنوز انقلاب پيروز نشده بود كه كسي به اقتصادش فكر كند.

انقلاب پيروز شد، ماه ها گذشت، مشكلات تا حدي چهره خود را نشان داد. اما هنوز سياست حرف اول را مي زد و اقتصاد كمتر مورد توجه بود. 13 ابان 1358 سفارت امريكا توسط دانشجويان خط امام تصرف شد و نام لانه جاسوسي برآن نهادند. شور و شوقي درميان جوانان و مبارزان از همه جناح ها و گروه ها افتاد و همه مدافعان نظام و منتقدان آن درحمايت از حركت دانشجويان از يكديگر سبقت مي گرفتند.

فرداي آن روز 14 آبان آيت اله منتظري اطلاعيه اي صادر كرد. ايشان ضمن اشاره به دشمني هاي امريكا با ايران اين نكته را توضيح داده بود كه براي مبارزه با امريكا ما بايد از نظر اقتصادي وابستگي مان را كم كنيم و استقلال اقتصادي پيدا كنيم و بتوانيم روي پاي خودمان بايستيم. باز هم در آن فضا كمتركسي به مسائل اقتصادي حساس بود و به اين نكته توجه كرد.

در دهه شصت بحث سوبسيدها و بسيج اقتصادي و توزيع اقلام كوپني مطرح بود. يك دوقطبي ايجاد شده بود كه برخي به مخالفت دولت بر آزاد بودن اقتصاد تكيه مي كردند و با تعبير كوپنيسم اقتصاد موجود را به كمونيسم تشبيه مي كردند. آيت اله منتظري بارها درسخنراني و پيام هاي خود براين نكته تأكيد مي كرد كه سوبسيد ها را بايد به توليد داد. انتقاد كرد كه چرا اقلام كوپني را به شهرها مي دهيد ولي روستاهاييان كه مولدند از آن محرومند. باز هم اين مواضع در ميان تنش هاي سياسي همچنان مغفول ماند.

اين كه يك مرجع تقليد سنتي علاوه بر نگرش ها و تلاش هاي سياسي كه خود حكايت مفصلي است، با چنين پيگيري بر اقتصاد تكيه كند و آن هم روش اقتصادي خاص داشته باشد امري بي سابقه بود.

شاخصه ديگر ايشان نوع منتقد بودنش بود. در اكثر جوامع نيروها و شخصيت هايي كه نظام حاكم آنها را به بازي نمي گيرد و يا در قدرت سهيم نمي كند، بطور طبيعي موضع انتقادي گرفته و نقش اپوزيسيون را بازي مي كنند. اما او نقش ديگري را به نمايش گذاشت. زماني كه شخصيت دوم انقلاب و نظام بود موضع انتقادي داشت و برهيچ نارسائي چشم نمي پوشيد. ثابت شد كه مي شود مبهوت و مجذوب قدرت نشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر